( 4.6 403 )

ریاحین ـ

مقدمه:

شخصیت استثنایی حضرت زینب کبری(س) به عنوان انسان بزرگی که پیام‌آور واقعه‌ی قدسی کربلا بود، مسیر تاریخ را تغییر داد و افکار عمومی آن روز را رهبری نمود و باعث شد تا ابعاد مختلف نهضت اباعبدا...‌الحسین(ع) به درستی شناخته شود. حضرت زینب(س) تحول عمیقی در جامعه‌ی آن روز و امروز ایجاد کرد و تربیتی را پایه‌گذاری نمود که هم‌چون جد بزرگوارش و پدر گران‌قدرش از جامعیت و مشول کم‌نظیری برخوردار بود.

حضرت زینب(س) در اتحاد میان حوزه‌ی علم و عمل، حماسه و تبلیغ، به عنوان یک متفکر بزرگ تربیتی تجلی‌بخش تمام فضایل انسانی در عمل و رفتار بود. حضرت زینب(س) بعد از شهادت خونین برادرش امام حسین(ع) لحظه‌ای از آرمان‌های عقیدتی، سیاسی و اندیشه‌های اجتماعی دست برنداشت و ذره‌ای عقب‌نشینی نکرد. قرار گرفتن حضرت زینب(س) در قلب جریان واقعه‌ی کربلا مانع از دل‌بستگی ایشان به امام و ولی خویش و سیر و سلوک اخلاقی و رعایت مسائل تربیتی و توجه به زنان و کودکان نبود.

در حقیقت زینب کبری(س) به فرموده‌ی امام سجاد(ع) در مسند "معلمی" آن‌چه را می‌گفتند؛ خود مقدم بر دیگران به آن عمل می‌کردند. شاید این موقعیت را حضرت زینب(س) مدیون دوران کودکی خویش باشد که پدر فرمود: «تو زینت پدری!» در خودسازی و تهذیب نفس و صبر و استقامت در مقابل مصائب و گرفتاری‌ها دوران سبب شد تا روح پرصلابت ایشان در کوره‌ی حوادث و وقایع آب‌دیده شود و زمینه را برای ایفای مسئولیتی پرخطیر و کاروان‌سالاری بی‌نظیر در آینده مهیا سازد.

این مقاله که با عنوان «بررسی و بیان مکتب تربیتی حضرت زینب(س)» تقدیم حضورتان می‌شود مدخلی برای ورود به حوزه‌ی گسترده شخصیت بی‌نظیر حضرت زینب(س) می‌باشد و چنان‌چه کاستی‌هایی در برخی مباحث ملاحظه شد، ناشی از محدودیت زمان و تعجیل ناشی از فرصت محدود می‌باشد. در پایان لازم است از دست‌اندرکاران کنگره‌ی ملی حضرت زینب(س) تشکر و قدردانی نمایم.

موج‌آفرینی دینی:

با بررسی امواجی که در اقیانوس عظیم جهان هستی اتفاق افتاده هیچ موجی به اندازه‌ی موج دینی تحول‌آفرین و پردامنه نبوده است موج‌آفرینی انبیاء الهی، قیام و انقلاب سیدالشهداء(ع) و روشن‌گری عقیله بنی‌هاشم زینب کبری(س) بود که دارای ابعاد وسیع و اثرگذاری بود چرا که امواج دینی همراه با فطرت الهی است در طول حیات بشری گاهی قهرمانانی پدید می‌آیند که جلوه‌های حیات و رفتار و مشی و گفتارشان همگان را به شگفتی وا می‌دارد.

اینان بشرند ولی حیاتی فرشته‌گونه دارند خدا نیستند ولی بر گونه‌ی اساطیر خداگونه‌اند از خاک پدید آمده‌اند ولی نشانی از خاکی بودن ندارند. آری ما سخن از حضرت زینب(س) می‌گوییم از مکتب تربیتی او، شأن و مقام و موقعیت او عبادت او، از خلوص او علو روح او، از عاطفه او، از تنهایی او، از مظلومیت او، از دشواری‌های سیاسی او، از صفحات درخشانی که او در تاریخ بر جای گذاشته است.

حضرت زینب(س) شخصیتی است که در خانه‌ی امامت و ولایت هم‌راز بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ بشر یعنی؛ پیامبر اعظم(ص)، امام علی(ع)، و فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) چگونه زیستن و چگونه شدن را به بشریت آموخت حیات او سرمشق و الگوی همه‌ی کسانی است که می‌خواهند زندگی سعادت‌مندانه داشته باشند. درباره‌ی حضرت زینب(س) سخنان بسیار گفته و مطالب بسیار نوشته‌اند ولی او مانند مشک است هر چه قدر بیش‌تر ظهور و بروز پیدا کند فضای حیات معنوی معطر و نورانی‌تر می‌گردد. البته قدرش کماکان مجهول است، حتی در عصر و روزگار ما و در جامعه‌ی شیعی ما رجا واثق داریم تا "کنگره‌ی ملی شناخت حضرت زینب(س)" و ابعاد وجودی ایشان گامی بلند در راستای معرفت ایشان باشد.

مفهوم‌شناسی تربیت:

تربیت، به طور کلی از جمله مفاهیمی است که در خصوص معانی و مفاهیم آن یک توافق فلسفی و معرفتی و وحدت‌نظر کم‌تر به چشم می‌خورد. بدین منظور هر مکتب، متکی برمبانی فلسفی خود نسبت به ارائه‌ی تعریف مخصوصی همت می‌گمارند.

رویکرد اسلام به تربیت:

در این رویکرد، بیش‌ترین تعاریف ناظر به مفهوم زمینه‌سازی برای ظهور و بروز استعدادها و به فعلیت رساندن آن می‌باشد. علمای اخلاق نیز تربیت را کسب عادات و رفتارها و درونی ساختن آن‌ها اشاره نموده‌اند. بنابراین می‌توان گفت؛ که انسان موجودی است سرشار از توان‌مندی‌ها و ظرفیت‌های نهفته و درونی که باید در عرصه‌ی تربیت آشکار شود. بنابر آن‌چه گفته شد؛ می‌توان تربیت را این‌گونه تعریف نمود که: «نظام بخشیدن به تجهیزات و توانایی‌های فیزیکی، فکری و اخلاقی آدمی برای بهره‌مندی‌های فردی و اجتماعی و نیز تمرکز بخشیدن به این فعالیت و خلاقیت‌های آنان است تا به غایت مورد نظر برسد.»1

منزلت تربیت:

یکی از شیوه‌‌هایی که می‌توان به منزلت و جایگاه تربیت پی برد، این است که انسان‌های دارای تربیت و آنانی که فاقد تربیت هستند را با هم مقایسه نماییم تا ارزش و تشخص تربیت واضح شود در این‌جا اشاره‌ای به یکی از سخنان امام راحل(ره) در باب تربیت می‌نماییم:

- «آن‌قدر که انسان غیرتربیت شده مضر است به جوامع، هیچ شیطانی و هیچ حیوانی و هیچ موجودی، آن‌قدر مضر نیست و آن‌قدر که انسان تربیت شده مفید است، برای جوامع هیچ ملائکه‌ای و هیچ موجودی آن‌قدر مفید نیست.»2 از این کلام، این‌گونه استفاده می‌کنیم که منزلت تربیت اسلامی به قدری است که انسان را از مرتبه‌ی طبیعت تا جایگاه روحانی و قدسی ارتقاء می‌دهد.

قابلیت تربیت:

با بررسی این مهم که مرزهای تربیت‌پذیری انسان چگونه مشخص می‌شود و اندازه‌ی تأثیرپذیری او در این وادی مقدس به چه عواملی بستگی مستقیم یا غیرمستقیم دارد. بدون تردید باید گفت؛ تحول عمیق انسان در سایه‌ی تربیت، انسان موجود را به یک انسان مطلوب می‌رساند که با تغییر بینش و منش یک انسان غیرصالح را به انسانی صالح تبدیل می‌کند اسلام مسیر تحول‌‌پذیری انسان را با حقیقتی به نام "توبه" هموار نموده است.که این تحول روحی و جهش معنوی مرهون الطاف الهی و عنایات پروردگار عالم به انسان می‌باشد.

فلسفه‌ی تربیتی از منظر حضرت زینب(س):

با یک بررسی اجمالی می‌توان به شاخصه‌های فلسفه تربیتی اسلام از منظر بانوی بزرگوار حضرت زینب(س) رسید.

1- توسعه‌ی نگرش اخلاق اسلامی:

مکتب تربیتی اسلام عزیز، همه‌ی انسان‌ها را فراتر از نوع تفکر و عقیده مورد توجه قرار داده است و دایره‌ی عنایت پروردگار را بی‌کران می‌داند: « ورحمتی وسعت کل شیء »3 « و رحمت من همه‌ی موجودات را فراگرفته » از این آیه‌ی شریفه این‌گونه استفاده می‌کنیم که اسلام جدای از گرایش‌های دینی و اعتقادی و فکری و اجتماعی جایگاه ممتازی برای انسان قائل است در بخشی از نامه‌ی امام علی(ع) به مالک‌اشتر می‌خوانیم که:

«ولا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان، اما أخ لک فی‌الدین، اما نظیر لک فی‌الخلق»4«و مبادا! نسبت به مردم، هم‌چون جانوری درنده‌خو باشی و خوردنشان را غنیمت بدانی چرا که آن‌ها دو گروه هستند؛ یا با تو برادر دینی‌اند یا در آفرینش همانند تو هستند.» نتیجه‌ی چنین تفکر متعالی پیوند الفت و مهربانی است که میان آحاد مردم شکوفا می‌شود.

2- رویکرد عقیدتی اسلام مبتنی بر غیب و شهادت:

بدون شک فلسفه‌ی تربیت در هر مکتبی، تابعی است از فلسفه‌ی اعتقادی و رویکرد هستی‌شناسی آن مکتب است. بر همین اساس، هدف‌ها، اصول و روش‌های تربیتی نیز متأثر از همین رویکرد می‌باشد چرا که دین اعتقاد به عالم غیب و شهادت را نخستین شرط ایمان معرفی می‌کند. در روایت آمده است که زینب(س) از پدر بزرگوارش امام علی(ع) پرسید: پدرجان! آیا ما فرزندانت را دوست داری؟

امام فرمود: «آری البته، چگونه شما را دوست نداشته باشم، در حالی که شما میوه‌دل من هستید؟» حضرت زینب(س) عرض کرد: «پدر عزیزم! در دل دو دوستی هرگز جمع نمی‌شود، دوستی خالص برای خداست، لطف و مهربانی برای ماست.»5 با بیان حضرت زینب(س) استفاده می‌شود که اعتقاد به غیب و شهود و توحید خالص برای پروردگار عالم رویکرد اعتقادی عمیق این بانوی بزرگوار را حتی در سنین کودکی تجلی می‌یابد.

3- اصل تقدم تربیت خود بر تربیت دیگران:

این‌که حضرت زینب(س) تربیت نفس (خودسازی) را از حیث رتبی و زمانی بر تربیت نفوس (ساختن دیگران) مقدم می‌دارد ناظر به تعالی فرد و جامعه است لیکن اولی را مقدم و اولی بر دومی تلقی می‌کند چنان‌چه آدمی قادر به سلطه بر خویشتن شود در پرورش دیگران نیز توفیق خواهد یافت به طوری که پیروزی و موفقیت انسان‌ خواه مرد یا زن، به این است که در تمام شئون زندگی، تلاش صحیح داشته باشد و به اهداف متعالی بیندیشد از جمله امتیازات زنان و موفقیت‌های بزرگ آنان این است که بتوانند مادری با کمال باشند و از نظر تربیتی و اخلاقی، فرزندان خوبی تربیت کنند، حضرت زینب(س) در این راستا هم‌چون مادرش زهرا(س) به این نکته‌ی مهم، دقت و توجه کامل داشت، از این رو فرزندان نمونه‌ای تربیت کرد و دو پسرش محمد و عون آن‌‌چنان دارای روحیه‌ی عالی شهادت‌طلبی بودند که همراه و هم‌داستان با کاروان عاشورائیان شدند.

دختر حضرت زینب(س)، "ام‌کلثوم" نام داشت که در شأن این دختر گفته‌اند: «در صفات و جمال و کمال و عقل و هوشیاری در میان غیرمعصومین، بی‌نظیر بود.»6 در این زمینه، حضرت امام خمینی(ره) می‌فرمایند: «تا اصلاح نکنید نفوس خودتان را، از خودتان شروع نکنید و خودتان را تهذیب نکنید، شما نمی‌توانید دیگران را تهذیب کنید، آدمی که خودش آدم صحیحی نیست، نمی‌تواند دیگران را تصحیح کند، هر چه هم بگوید، فایده ندارد.»7 بنابراین فردی که راه و رسم خودسازی را آموخته باشد و در جان خویش تحقق نموده باشد بهتر از دیگران می‌تواند؛ شیوه‌های عملی را به جامعه انتقال و تعلیم دهد، زیرا در عمل، به کسب تجربه‌ای اخلاقی و تربیتی توفیق یافته است.

4- علم و دانش زمینه‌ای برای وصول به معرفت:

با نگاهی اجمالی به برخی آیات نورانی قرآن کریم درمی‌یابیم که صاحبان معرفت لایق رفعت و علو به جایگاه قرب الهی هستند: «یرفع‌ا... الذین آمنوا منکم والذین اوتواالعلم درجات»8 و در جای دیگر، کسانی را که مقام علم و آگاهی برخوردار هستند، دارای جایگاه "خشیت" می‌داند: «انما یخشی‌ا... من عباده‌العلماء»9 از نقطه‌نظر ائمه معصومین(ع) نه تنها عالمان و صاحبان معرفت از جایگاه ارجمندی برخوردارند، بلکه جد و جهد در فراگیری علم نیز محدود به حدی نشده است، آن‌جا که امام علی(ع) می‌فرماید: «منهومان لا یشبعان، حریص‌العلم و حریص‌المال»10 «دو حریصند که هرگز سیری ندارند، حریص علم و حریص مال»و هم‌چنین امام صادق(ع) فرمود: «اگر مردم می‌دانستند که در طلب دانش چه چیزی [نهفته] است، هر آینه به دنبال آن می‌رفتند ولو به قیمت ریخته شدن خونشان یا فرو رفتن در اعماق دریاها باشد.»11

کرسی تدریس تفسیر قرآن کریم:

از همین روی بود که حضرت زینب(س) برای بانوان کوفه تفسیر قرآن را تدریس می‌نمودند و زنان مسلمان را از دریای معارف بلند قرآن کریم و علوم اسلامی بهره‌مند می‌ساختند و این‌گونه بود که زنان کوفه دریافتند حضرت زینب(س) از نظر کمالات علمی و عملی، "فاطمه ثانی" است و جانشین به حق مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) است. لذا از مردانشان خواستند تا از حضرت علی(ع) درخواست نمایندکه حضرت زینب(س) را وادار به قبول تشکیل و تدریس تفسیر قرآن نماید.12

سخن علامه مامقانی در مقام اخلاقی و طهارت حضرت زینب(س):

مرحوم علامه مامقانی(ره) در کتاب "تنقیح‌المقال" در شأن حضرتش چنین می‌نویسد:«زینب و ما زینب؟ و ما ادراک ما زینب؟ هی عقیله بنی‌هاشم وقد حازت من‌الصفات الحمیده مالم یحزها بعد امها، حتی حق ان یقال هو الصدیقه ‌الصغری»«زینب چه زینب؟ و تو چه می‌دانی که زینب(س) کیست؟ او بانوی خردمند بنی‌هاشم است. هیچ‌کس جز مادرش، مانند او دارای کمالات عالیه‌ی اخلاقی و ارزش‌های انسانی نیست، تا آن‌جا که سزاوار است به او "صدیقه‌ صغری" گفته شود.»13بدون تردید از جمله شاخصه‌های تربیتی مکتب حضرت زینب(س) اخلاق و کرامت‌های انسانی است چرا که اگر اخلاق و تهذیب نفس نباشد هیچ چیز دیگری به درد انسان نمی‌خورد، چرا که با خالق خویش فاصله پیدا می‌کند.

اهداف تربیتی:

با بررسی برخی مفاهیم "قرآن کریم" به اهداف تربیتی دست پیدا می‌کنیم:

الف) حیات طیبه:

از جمله مقاصدی که قرآن کریم به انسان‌هایی که اهل ایمان و عمل صالح باشند بشارت می‌دهد که به "زندگی برین" نائل خواهید آمد.«من عمل صالحا من ذکر اوانثی وهو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه»14از آیه‌ی شریفه مستفاد است که "حیات طیبه" پدیده‌ای غیر از زندگی عادی و محدوده‌ زیستی مادی و غریزی است که بیش‌تر انسان‌ها به همان شکل و صورت بدان بسنده کرده‌اند بلکه از جمله هدف‌های مکاتب الهی و آسمانی، متحول ساختن زندگی انسان‌ها برای دست‌یابی به "حیات طیبه" است.

از منابع دیگری می‌توان هدف‌های تربیتی را استخراج نمود، کلام و سیره‌ی علمی و عملی معصومین(ع)، تأمل در سیره‌ی نبوی(ص) که به طور مثال می‌توان در دعای شریف "مکار‌م‌الاخلاق" امام سجاد(ع) بیش از یک صد مورد از کمالات معنوی و اخلاقی را یافت.

ب) تقوای الهی:

حضرت زینب(س) آن‌چنان اصول تقوا و اطاعت از خدا و رسول(ص) و امامش(ع) را رعایت می‌کرد که در "روز عاشورا" در شدیدترین بحران، وقتی که به قتل‌گاه آمد و دید "شمر" آماده کشتن برادرش امام حسین(ع) است و امام حسین(ع) او را دید و فرمود: «خواهرم! به خیمه برگرد و اهل و عیالم را سرپرستی کن!» حضرت زینب(س) بدون درنگ و تأمل از دستور امام حسین(ع) اطاعت کرد و به خیمه بازگشت.15 با بررسی زندگی حضرت زینب(س) می‌توان به اهداف دیگری که به لحاظ ضیق وقت امکان پرداختن تفصیلی بدان نیست فهرست‌وار بیان می‌‌نماییم:

1- اهداف ناظر به تربیت اخلاقی:

واژه "تحول" در بینش حضرت زینب(س) در حقیقت واژه‌‌ای محوری و کلیدی است و نیز نشان‌گر نقطه‌ی اوج در تربیت اخلاقی است.

2- اهداف ناظر به تربیت اجتماعی:

از جمله نقاط مهم یک نظام تربیتی، رها شدن از دایره‌ی ضیق علائق فردی و توجه و عمق نظر به جامعه و هدایت آن‌ می‌باشد.

3- اهداف ناظر به تربیت اعتقادی:

"قرآن کریم" یک دستورالعمل کلی برای همه‌ی مسلمانان دارد که: «فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی‌الدین»16 «پس چرا از هر گروهی از ایشان، دسته‌ای مهاجرت نمی‌کنند تا در دین‌ دارای معرفت شوند.» این آیه دلالت دارد که علم و معرفت دینی و تربیت اعتقادی، یک هدف و آرمان تربیتی است.

عوامل تربیت:

وقتی سخن از علت یا مجموعه علل می‌شود، مراد مجموعه پدیده‌هایی هستند که بر روند رشد و بالندگی آدمی اثرگذار باشد. با این توجه، طیف وسیعی از عوامل تربیت را می‌توان پیش روی قرار داد که برخی از آن‌ها علل اصلی و برخی جنبه‌ی فرعی دارند. حال با نگرش به مکتب تربیتی حضرت زینب(س) به پدیده‌های اثرگذار بر جریان تربیت اعم از عوامل اصلی و فرعی مورد ارزیابی قرار می‌دهیم:

1) محیط تکوینی و خانوادگی:

در مکتب اهل‌بیت(ع) منشأ و مبدأ اصلی تربیت را می‌بایست؛ در مرحله‌ی قبل از تولد جستجو کرد، آن‌جایی که امام صادق(ع) می‌فرماید: «هنگام انتخاب همسر، بنگر که شخصیت خویش را به دست چه کسی می‌سپاری و چه کسی را در مایملک خویش شریک می‌کنی و بر اعتقادات دینی و رازهای نهانی خودت آگاه می‌سازی.»17

اما در مورد حضرت زینب(س) که مجموع کمالات اخلاقی او از سرچشمه‌های نبوت و ولایت، نشأت گرفت چرا که جدش، رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران است. وانگهی مادرش دختر رسول‌ا...(ص)، پدرش وصی و خلیفه‌ی بلافصل پیامبر اکرم(ص) بود، بنابراین وجود ذی‌جود حضرت زینب(س) در حقیقت آمیزه‌ای از شخصیت و حالات معنوی و ملکوتی رسول خدا(ص)، حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع)، "نبوت، عصمت و ولایت" بود. بنابراین حضرت زینب(س) میراث‌دار سه شخصیت عالی انسانی در کمالات و اوصاف انسانی از قبیل: زهد، ایثار، صبر، شجاعت، شکر و سایر صفات حمیده‌ی الهی بود. تا جایی که گفته شده است:

«منطقها کمنطق امیرالمؤمنین(ع)»18 «گفتار و خطبه‌های حضرت زینب(س) همانند گفتار و خطبه‌های پدرش حضرت علی(ع) بود.» بنابراین در چنین محیطی فرزندان هم‌چون گل‌های شادابی در آن می‌رویند، تأثیر عامل خانواده تا آن‌جاست که برخی از اندیشه‌وران، سعادت یا شقاوت فرزند را به نوع خانواده مربوط می‌دانند.

و چه زیبا فرمود؛ امام باقر(ع): «یحفط الاطفال بصلاح آبائهم» «حفظ و مصونیت فرزندان از خطرات و انحرافات، در پرتو صلاحیت و شایستگی پدران آن‌هاست.»19 و امام راحل(ره) فرمودند: «اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می‌شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان، استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه‌ریزی می‌شود.»20

2) قرآن عامل تربیت:

رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که "قرآن" می‌خواند، گویا در "مرحله‌ نبوت" سیر می‌کند، با این تفاوت که فاقد "وحی آسمانی" است.»21 بدون شک "قرآن" ‌یکی از انگیزه‌های اساسی ارسال پیامبران الهی(ع) را تلاوت آیات نورانی "قرآن" برای مردم و تزکیه‌ و تعلیم حکمت بیان می‌کند: «یتلوا علیهم آیاته ویعلمهم الکتاب والحکمه»22

عظمت و قداست و نورانیت "قرآن" تا حدی است که رسول اکرم(ص) قرائت آن را بزرگ‌ترین عبادت‌ها می‌داند و حضرت امیر(ع) بهترین انسان‌ها را کسی می‌داند که "قرآن" را فرا بگیرد و به دیگران تعلیم دهد.23 توجه و دقت‌نظر حضرت زینب(س) به رعایت نوافل و مستحبات و قرائت "قرآن کریم" به قدری والا و ارزش‌مند است که هنگام وداع، امام حسین(ع) خطاب به خواهرش فرمود: «یا اختاه لاتنسیئی عند نافله‌ اللیل»24 «خواهرم! مرا در نمازشب فراموش مکن و در آن هنگام برایم دعا کن!»

آثار اخلاقی و تربیتی توجه به نوافل و مستحبات: در ادبیات دینی ما آمده است که جوان مؤمنی که قرآن می‌خواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته می‌شود.25 در برخی روایات اشاره دارد که قرآن شادکننده‌ی دل‌ها و تلاوت آن، سبب خیر و برکت و نیک‌بختی اهل آن خانواده خواهد شد.

جایگاه قرآن کریم در کلام امام خمینی(ره):

امام خمینی(ره) قرآن را عامل تربیتی می‌داند آن‌جا که فرمود: «"تلاوت قرآن" برای تزکیه‌، برای تعلیم و برای تعلیم همگانی، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است، انگیزه‌ی تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند، از این ظلماتی که در آن‌ها موجود است تا این‌که مصفا شدند ارواح و اذهان آن‌ها قابل این بشود یا در جای دیگری فرمودند: «بدان که این کتاب شریف، چنان‌چه خود بدان تصریح فرموده؛ کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی‌ا... است.»26

شیوه‌های تربیتی:

1. آگاهی‌بخشی و بصیرت‌آفرینی:

یکی از راه‌های پیشرفت جامعه توجه جدی به حوزه‌ی "فرهنگ" به عنوان زیرساخت اصلی می‌باشد، بخش مهمی از فرهنگ ما با آگاهی‌بخشی در معارف عالیه‌ی قرآن‌کریم و روایات اهل‌بیت(ع) عصمت و طهارت موجب ارتقاء سطح آگاهی‌ها و راه تشخیص حق از باطل خواهد بود. از جمله اقدامات مهم حضرت زینب(س) آگاهی‌بخشی و بصیرت‌آفرینی از طریق تفسیر آیات قرآن، بیان احادیث پیامبر اعظم(ص) و فاطمه زهرا(س) و امیرالمؤمنین علی(ع) و بیان "واقعه‌ی قدسی کربلا" در ضمن خطبه‌ها و گفتارهای روشن‌گرانه‌ی ایشان بود که با تبیین عالمانه‌ی حقایق، حجت را بر مردم تمام کرد و جاهلان کور را از گمراهی به صراط مستقیم فرا خواند و موجب یک تحول عمیق فرهنگی در جامعه گردید.

آثار تربیتی آگاهی‌بخشی و بصیرت‌آفرینی:

شکی نیست که آگاهی‌بخشی و بصیرت‌آفرینی موجب می‌شود تا نگاه فرد از سطح و پوسته بر عمق و باطن امور نفوذ کرد این شناخت عمیق سبب می‌شود تا فرد تعادل خود را در حوادثی که منجر به فقدان و یا خسران می‌شود از دست ندهد و محزون نگردد.

قرآن کریم می‌فرماید: «لیکلا تاسرا علی ما فاتکم ولاتفرحوا بما اتیکم»27 «[این را بدانید] هرگز بر آن‌چه از دست شما رود، دل‌تنگ نشوید و بدان‌چه به شما رسد، دل‌شاد نگردید.» خاصیت آگاهی و بصیرت این است که آدمی عالم هستی را به گونه‌ای متفاوت از دیگران ادارک کند که این "ادارک قلبی" ثمره‌ی بصیرت است روش بصیرت در رویکرد تربیتی حضرت زینب(س) کاملاً مشهود است چرا که در واقعه‌ی نهضت کربلا با یک ثبات و تعادل روحی ظاهر شد و نوعی آسیب‌پذیری در مقابل حوادث و عوامل تهدید‌کننده در او ایجاد شد و همین امر باعث صلابت نفس و استواری اراده‌ی ایشان گردید.

2. روش الگوپردازی:

از جمله نیازهای اصلی روح و روان آدمی جریان‌ همانندسازی است به این معنا که آدمی به واسطه‌ی روح حقیقت‌جویی و کنجکاوی همیشه به دنبال کسی است که از خودش کامل‌تر و نیرومند‌تر باشد و چون از نقص‌ها و کاستی‌های خود رنج می‌برد، گمشده‌ی خود را در انسان‌های بزرگ که به درجاتی از او استوارتر و کارآمدتر هستند جستجو می‌کند و سعی می‌کند تا خود را از حیث رفتار و سایر مناسبات زندگی همانند او سازد و با او منطبق گردد قرآن کریم، رسول اکرم(ص) را به عنوان اسوه‌ی کامل و الگویی برتر معرفی می‌نماید:

«لقد کان لکم فی رسول‌ا... اسوه حسنه»28 «در پیامبر خدا(ص) صفات نیکی است که شما باید از او پیروی کنید.» مدل قرآن کریم در "الگوپردازی" به دو صورت واقع شده، یکی آن‌که به صورت کاملاً مستقیم و صریح چهره‌ها و شخصیت‌هایی را به عنوان الگو طرح می‌کند و دیگران را متوجه آن‌ها و تبعیت از رفتارشان می‌سازد و شکل دیگر این‌که با طرح جلوه‌هایی زیبا و نورانی از رفتار و منش انسانی یک قوم یا قبیله‌ای به ارائه‌ی الگو می‌پردازد. چرا که برای تشویق امت و برای دست‌یابی به آرمان‌ها و ارزش‌های الهی بهترین شیوه می‌باشد.

الگوسازی از زبان زینب کبری(س):

لیلی غفاریه بانوی مسلمان و غیوری بود که در جنگ‌های اسلام برای مداوای مجروحین شرکت می‌کرد او می‌گوید: در "جنگ جمل" همراه سپاه امام علی(ع) به جبهه‌ی بصره رفتم، تا مجروحان جنگی را مداوا کنم پس از جنگ جمل شب مهمان حضرت زینب(س) شدم فرصت را غنیمت شمرده به او عرص کردم: اگر سخنی از شخص پیامبر(ص) شنیده‌ای برای من بیان کن [با توجه به این‌که حضرت زینب(س) در اواخر عمر پربرکت پیامبر(ص) حدود پنج یا شش سال بیش‌تر نداشت] حضرت زینب(س) در پاسخ فرمود:

روزی به محضر رسول‌ا...(ص) رفتم، عایشه در حضور حضرتش بود، دیدم پیامبر خدا(ص) اشاره به پدرم حضرت علی(ع) کرد و فرمود: «إن هذا اول‌الناس ایماناً واول الناس لقاءً لی یوم القیامه وآخرالناس لی عهدا عندالموت»«این شخص [علی(ع)] نخستین شخصی است که قبول اسلام کرد و نخستین فردی است که در قیامت با من ملاقات کند و آخرین نفری است که هنگام رحلت من، با من وداع می‌نماید.» این در حقیقت توجه به الگو و تأسی به الگوی حقیقی عالم هستی است که در کلام حضرت زینب(س) موج می‌زند.

3. روش تقوامداری:

گویند؛ حضرت موسی(ع) از خضر نبی(ع) پرسید: «چه کرده‌ای که من مأموریت یافته‌ایم تا از تو بیاموزم؟ به کدامین عمل به این مرتبت نائل آمده‌ای؟» خضر نبی(ع) گفت: «به ترک معصیت!»29 تقوا، شایع‌ترین مفهوم اخلاقی است که همواره مورد تأکید قرار گرفته است لذا هم می‌توان آن را در جایگاه یک هدف تربیتی در نظر گرفت و هم به عنوان یک روش آن را تلقی نمود. در حالت اول، تقوا مقصود اصلی و مطلوب متربی است زمانی که قرآن کریم، صریحاً دعوت به تقوا می‌کند:

«یا ایهاالذین آمنوا اتقواا...»30 «ای ایمان آورندگان، تقوا پیشه کنید!» در این‌جا وصول به تقوا برای اهل ایمان یک هدف اساسی به حساب می‌آید. ولی در حالت دوم تقوا به مثابه شرط وصول به هدفی عالی‌تر تلقی می‌شود و در واقع یک شیوه‌ی مهم برای وصول به قرب الهی که قرآن‌ می‌فرماید: «ان تتقواا... یجعل لکم فرقاناً» «اگر تقوا را رعایت کنید، خداوند برای شما قدرت تشخیص حق از باطل را مقرر می‌فرماید!» در این‌جا نیز اگر چه تقوا بنفسه آرمانی مطلوب به شمار می‌آید ولی در راه رسید به قدرت تشخیص (روشن‌بینی) یک شیوه به حساب می‌آید.

برخی از آثار تربیتی تقوا:

آن‌چه به عنوان آثار تربیتی تقوا در قرآن مطرح شده است، عبارت است از:

1) تقوا راه عبور از سختی‌ها

2) تقوا موجب نیروی تمیز حق از باطل

3) تقوا موجب می‌شود که خداوند به انسان تعلیم دهد

4) تقوا موجب پاداشی بزرگ است

5) تقوا موجب مصونیت از مکر و حیله‌ی دشمنان

6) تقوا موجب آسان شدن امور

البته روشن است که آثار تربیتی تقوا به این موارد محدود نمی‌شود بلکه این‌ها نمونه‌ای از منشور کثیرالاضلاعی است که به مدد تقوا برای انسان‌های مؤمن مهیا می‌شود و این مقام عظمای حضرت زینب(س) است که در جمیع ابعاد زندگی تقوای الهی را روش ممتاز خویش ساخته است. آن‌جا که امام حسن مجتبی(ع) خطاب به خواهر بزرگوارش می‌فرماید: «إنک حقاً من شجره النبوه ومن معدن الرساله» «خواهرم! حقاً که تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستی!»31

نتیجه‌گیری:

درس‌هایی را که از مکتب تربیتی حضرت زینب(س) فرا می‌گیریم در حقیقت دستورالعملی و راه روشنی برای همه‌ی کسانی است که خواستار مکتب تربیتی اصیل و الهی هستند.

دامنه‌ی دروس در مکتب تربیتی حضرت زینب(س) عبارتند از:

1- حیات دینی:

درس حضرت زینب(س) در این زمینه آن است که حیات انسانی باید مبتنی بر:

- معرفت حقیقی که به صورت اعتقاد قلبی و باور در آمده باشد

- عمل‌گرایی اسلامی

- تعبد در دین و تسلیم مطلق فرمان الهی به عنوان یک اصل اساسی

- مقدم داشتن رضای خدا بر رضای دیگران و حتی نفس خود

- حیات دینی در سایه‌ی تفکر در قرآن انس و عمل به تعالیم آن

2- حیات فردی:

در مکتب حضرت زینب(س) اصل برداشتن فلسفه‌‌ای روشن از زندگی است:

- آگاهی از رمز و راز و هدفداری دنیا

- حرکت و تلاش توأم با امید به رحمت الهی

- اصل بر جلای روان و صفای باطن

- پای‌بندی به ضوابط و قواعد اسلام

- تفکر و اندیشه‌ درباره‌ی مسائل برای اتخاذ تصمیم در امور

3- حیات اجتماعی:

- در مکتب حضرت زینب(س) دوری از جمع و امت و حیات اجتماعی نیست

- اصل بر تعهد اجتماعی، مسئولیت اجتماعی

- توجه به ادای حقوق و تکالیف الهی

- درس زندگی، درس اخلاق، گذشت، ایثار و فداکاری است.

- درس ارتباط سازنده، تعاون و همکاری اجتماعی

- اصل در همه‌ی امور بر رعایت تقوا عفاف و حجاب و حفظ شرافت انسان

4- حیات فرهنگی:

- درس زینب کبری(س)، درس شناخت فرهنگ

- اصل بر قداست و حاکمیت ارزش‌های الهی و دوری از ضدارزش‌ها

- درس توسعه‌ی علوم و معارف موجب رشد و آگاهی برای ایجاد حیات طیبه

- اصل بر توسعه‌ی فرهنگ راستین الهی و نقد آگاهانه و عالمانه بر آداب و رسوم جاهلی

5- حیات اقتصادی:

- مکتب حضرت زینب(س) مکتب حرکت، تلاش و جهاد است

- درس عدم وابستگی و دل‌بستگی به مادیات و زخارف دنیوی

- درس مناعت طبع و حفظ عزت نفس

- درس احسان و انفاق و صدقات و کمک‌رسانی

6- حیات سیاسی:

- درس تولی و تبری سیاسی و هدف‌داری در آن

- درس حمایت از امام و ولی به حق

- درس پاسداری از آرمان‌های مقدس نهضت مقدس کربلا

- درس آمیختن و وحدت دیانت با سیاست

7- حیات تبلیغی:

- اصل بر تبلیغ سبک زندگی اسلامی با رعایت آداب و سنت علمی و عملی رسول خدا(ص)

- اصل بر تبلیغ حکیمانه‌ی دین

- اصل بر عشق، ایمان، اخلاص، فداکاری و جهاد است.

پی نوشت ها:

1- آویبوری، لرد، در جستجوی خوش‌بختی، ص 107.

2- آیین انقلاب اسلامی، ص 201.

3- قرآن کریم، اعراف، 156.

4- نهج‌البلاغه، ترجمه‌ و شرح فیض‌الاسلام، نامه‌ی 53، ص 993.

5- ریاحین‌الشریعه، ج 3، ص 54.

6- الخصائص الزینبیه، ص 274.

7- آیین انقلاب اسلامی، ص 213.

8- قرآن کریم، مجادله، 11.

9- قرآن کریم، فاطر، 28.

10- نهج‌البلاغه، حکمت، 457.

11- حجتی، سیدمحمدباقر، آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ص 65.

12- ریاحین‌الشریعه، ج 3، ص 57.

13- علامه مامقانی، تنقیح‌المقال، ج 3، من فصل‌النساء، ص 79.

14- قرآن، نحل، 97.

15- ریاحین‌الشریعه، ج 3، ص 100.

16- قرآن کریم، توبه، 122.

17- لواسانی، سیدعلی، شکوفه‌های سخن، ص 241.

18- مستدرک‌الوسالئل، ج 15، ص 164.

19- فریدتنکابنی، مرتضی، الحدیث، ج 1، ص 296.

20- آیین انقلاب اسلامی، ص 235.

21- وسائل‌الشیعه، ج 4، ص 844.

22- قرآن کریم، جمعه، 2.

23- مستدرک، ج 1، ص 288.

24- کبریت‌الاحمر، ط اسلامیه تهران، ص 376.

25- وسائل‌الشیعه، ج 2، ص 140.

26- آیین انقلاب اسلامی، ص 66.

27- قرآن‌کریم، حدید، 23.

28- قرآن کریم، احزاب، 21.

29- مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ص 102.

30- قرآن کریم، مائده، 35.

31- زینب کبری(س)، عقیله بنی‌هاشم، ص 96.

حجت الاسلام والمسلمین علی دارابی

منبع : پایگاه پژوهه

Review Count : 0 Review

0/700
Change the CAPTCHA code