( 0. 0 )

درباره‌ی معنی نام‌ها و خلقت حضرت زهراء سلام الله علیها 

[روایت شماره] (01)

[الأمالی للصّدوق ] [علل الشّرائع ] [الخصال ] ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ، عَنِ السَّعْدَآبَادِیِّف عَنِ الْبَرْقِیِّ، عَنْ عَبْدِالْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ یُونُسَ، عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ،
قَالَ:
قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیه السلام لِفَاطِمَةَ سلام الله علیها تِسْعَةُ أَسْمَاءَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَاطِمَةُ وَ الصِّدِّیقَةُ وَ الْمُبَارَکَةُ وَ الطَّاهِرَةُ وَ الزَّکِیَّةُ وَ الرَّاضِیَةُ وَ الْمَرْضِیَّةُ وَ الْمُحَدَّثَةُ وَ الزَّهْرَاءُ ثُمَّ قَالَ علیه السلام :
أَتَدْرِی أَیُّ شَیْ‌ءٍ تَفْسِیرُ فَاطِمَةَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی یَا سَیِّدِی قَالَ:
فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ،
قَالَ:
ثُمَّ قَالَ:
لَوْلا أَنَّ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام تَزَوَّجَهَا لَمَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ عَلَی وَجْهِ الأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.
کتابُ دلائلِ الإمامة للطّبری: عن الحسن بن أحمد العلوی، عن الصدوق مِثْلُه.
بیان: یُمکن أن یُستَدَّلَ به علی کون علیٍ و فاطمة علیهما السلام أشرفَ من سائر أولی الْعَزْم سِوی نبیّنا صَلَّی الله عَلَیْهِم أجمعین لا یقال لا یَدلُّ علی فَضْلِهما علی نوح و إبراهیم علیهما السلام لاحتمال کونِ عدم کونهما کُفْوَیْنِ لکونهما من أجدادها: لأنّا نقول ذکر آدم علیه السلام یدلّ علی أن المرادَ عدمُ کونهم أکفاءَها مع قطع النظر عن الموانع الأخر علی أنه یمکن أن یتشبّث بعدم القول بالفصل نعم یمکن أن یناقش فی دلالته علی فضل فاطمة علیهم بأنّه یمکن أن یشترط فی الکفاءة کون الزوَّج أفضل و لا یبعد ذلک من متفاهم العرف والله یعلم.
شیخ صدوق در کتاب‌های امالی (1) و علل (2) و خصال (3) با چند واسطه از یونس بن ظبیان از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می‌کند که فرمود:
فاطمه‌ی اطهر سلام الله علیها نزد خدای تعالی دارای 9 اسم می‌باشد:
1 - فاطمه
2 - صدّیقه
3 - مبارکه
4 - طاهره
5 - زکیّه
6 - راضیّه
7 - مرضیّه
8 - مُحَدّثه
9 - زهراء.
سپس امام صادق علیه السلام فرمود:
آیا تفسیر و معنی کلمه‌ی فاطمه را می‌دانی؟
گفتم:
ای آقای من! برایم شرح بده، فرمود:
یعنی آن بانو از شر و فتنه بر کنار بود، اگر حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام با فاطمه زهراء سلام الله علیها ازدواج نمی‌کرد از زمان حضرت آدم علیه السلام تا روز قیامت بر روی زمین از برای فاطمه‌ی اطهر سلام الله علیها همسری یافت نمی‌شد.
در کتاب دلائل الامامه‌ی علامّه‌ی طبری صفحه‌ی 10 از قول حسن بن احمد علوی از قول شیخ صدوق مانند این حدیث بیان شده‌ست.
بیان: می‌توان به این حدیث استدلال کرد و گفت:
حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و فاطمه‌ی اطهر سلام الله علیها از سایر پیامبران اولوالعزم:
غیر از پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم اشرف و افضل هستند. اگر گفته شود:
این حدیث دلالت نمی‌کند بر اینکه حضرت علی و فاطمه‌ی زهراء علیهما السلام از حضرت نوح و ابراهیم علیهما السلام افضل باشند، زیرا چون نوح و ابراهیم علیهما السلام از اجداد حضرت زهراء سلام الله علیها به شمار می‌روند لذا نمی‌توان گفت:
کفو آن بانو باشند.
ما جواب می‌گوییم:
نام حضرت آدم علیه السلام هم در این حدیث برده شده، پس با صرف نظر از موانع دیگری می‌توان گفت:
آنان هم کفو فاطمه سلام الله علیها نبودند. آری می‌توان در دلالت کردن این حدیث بر اینکه فاطمه زهراء سلام الله علیها بر ایشان افضل باشد مناقشه نمود و گفت:
در همانند بودن شرط است که زوج افضل باشد و این مطلب از تفاهم عرفی بعید نیست.

 

[روایت شماره] (02)

[علل الشّرائع ] أَبِی عَنْ سَعْدٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ سَهْلٍ الصَّیْقَلِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الدَّارِمِیِّ، عَمَّنْ حَدَّثَهُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهُرْمُزَانِیِّ، عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَتِ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءً؟
فَقَالَ:
لِأَنَّهَا تَزْهَرُ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی النَّهَارِ ثَلاثَ مَرَّاتٍ بِالنُّورِ، کَانَ یَزْهَرُ نُورُ وَجْهِهَا صَلاةَ الْغَدَاةِ وَ النَّاسُ فِی فِرَاشِهِمْ فَیَدْخُلُ بَیَاضُ ذَلِکَ النُّورِ إِلَی حُجُرَاتِهِمْ بِالْمَدِینَةِ فَتَبْیَضُّ حِیطَانُهُمْ فَیَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِکَ فَیَأْتُونَ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فَیَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَیُرْسِلُهُمْ إِلَی مَنْزِلِ فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَیَأْتُونَ مَنْزِلَهَا فَیَرَوْنَهَا قَاعِدَةً فِی مِحْرَابِهَا تُصَلِّی وَ النُّورُ یَسْطَعُ مِنْ مِحْرَابِهَا مِنْ وَجْهِهَا فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْهُ کَانَ مِنْ نُورِ فَاطِمَةَ فَإذَا انْتَصَفَ النَّهَارُ وَ تَرَتَّبَتْ لِلصَّلاةِ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا سلام الله علیها بِالصُّفْرَةِ فَتَدْخُلُ الصُّفْرَةُ فِی حُجُرَاتِ النَّاسِ فَتُصَفِّرُ ثِیَابَهُمْ وَ أَلْوَانَهُمْ فَیَأْتُونَ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فَیَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَیُرْسِلُهُمْ إِلَی مَنْزِلِ فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَیَرَوْنَهَا قَائِمَةً فِی مِحْرَابِهَا وَ قَدْ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا - صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا - بِالصُّفْرَةِ فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْا کَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِهَا فَإذَا کَانَ آخِرُ النَّهَارِ وَ غَرَبَتِ الشَّمْسُ احْمَرَّ وَجْهُ فَاطِمَةَ فَأَشْرَقَ وَجْهُهَا بِالْحُمْرَةِ فَرَحاً وَ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَکَانَ تَدْخُلُ حُمْرَةُ وَجْهِهَا حُجُرَاتِ الْقَوْمِ وَ تَحْمَرُّ حِیطَانُهُمْ فَیَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِکَ وَ یَأْتُونَ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم وَ یَسْأَلُونَهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُرْسِلُهُمْ إِلَی مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَیَرَوْنَهَا جَالِسَةً تُسَبِّحُ اللَّهَ وَ تُمَجِّدُهُ وَ نُورُ وَجْهِهَا یَزْهَرُ بِالْحُمْرَةِ فَیَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِی رَأَوْا کَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِ فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَلَمْ یَزَلْ ذَلِکَ النُّورُ فِی وَجْهِهَا حَتَّی وُلِدَ الْحُسَیْنُ علیه السلام فَهُوَ یَتَقَلَّبُ فِی وُجُوهِنَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فِی الْأَئِمَّةِ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتَ إِمَامٍ بَعْدَ إِمَامٍ.
بیان: تَرَتَّبَتْ أیْ ثَبَتَتْ فی محرابها کما فی اللُّغَة أو تَهَیَّأَتْ من الترتیب العُرفیِّ بمعنی جعلِ کلِّ شی‌ء فی مَرْتَبَتِهِ و یُحْتَمل أن یکونَ تصحیف تَزَیَّنَتْ.
شیخ صدوق در کتاب علل الشّرایع (4) از ابان بن تغلب نقل می‌کند که گفت:
به امام جعفر صادق علیه السلام گفتم:
یابن رسول الله! برای چه فاطمه‌ی زهراء سلام الله علیها، زهراء نامیده شد؟
فرمود:
برای اینکه نور حضرت زهراء سلام الله علیها روزی سه مرتبه برای امیرالمومنین علی علیه السلام می‌درخشید، نور صورت آن بانوی معظّمه در وقت نماز صبح، موقعی که مردم در رختخواب خود بودند می‌درخشید، سفیدی آن نور داخل حجره‌های اهل مدینه می‌گردید و حیاط‌های آنان سفید می‌شد و ایشان از این منظره تعجّب می‌نمودند و نزد پیامبر خدا صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم می‌آمدند و راجع به آن نور پرسش می‌کردند، پیامبر خدا صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم آنان را به جانب خانه‌ی زهرای اطهر سلام الله علیها روانه می‌کرد، وقتی متوجّه خانه‌ی آن بانو شدند، دیدند او بر سر سجّاده‌ی عبادت نشسته و نور صورت وی از محراب عبادتش ساطع می‌شود، آنان درک نمودند آن نوری که می‌دیدند از نور فاطمه سلام الله علیها بوده‌ست.
هنگام ظهر که فاطمه‌ی اطهر سلام الله علیها آماده‌ی نماز ظهر می‌گردید نور زردی از صورت وی می‌درخشید و داخل خانه‌های اهل مدینه می‌شد که در و دیوار خانه‌ها و لباس و رنگ ایشان زرد می‌گردید.
وقتی از آن نور پرسش نمودند پیامبر خدا صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم آنان را به جانب خانه‌ی زهرای اطهر سلام الله علیها روانه می‌کرد، موقعی که متوجّه خانه‌ی آن بانوی مکرّمه شدند، دیدند او در میان محراب عبادت ایستاده و نور زردی از صورت وی ساطع می‌شود آن گاه درک کردند آن نوری که مشاهده کرده بودند از نور صورت آن حضرت [درود خداوند بر ایشان و پدرشان و شوهرشان و فرزندانشان باد ] بوده‌ست.
موقع غروب آفتاب، صورت حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها سرخ و نور سرخی از صورتش ساطع می‌گردید و آن بانو برای این نعمت شکر حضرت پروردگار را به جای می‌آورد، آن نور سرخی که از صورت وی می‌درخشید، داخل خانه‌های مردم می‌گردید به نحوی که حیاط‌های آنان سرخ می‌شد، ایشان از آن منظره متعجّب گردیدند! لذا به حضور رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم شتافتند و راجع به آن نور گفتگو نمودند، پیامبر خدا آنان را به طرف خانه‌ی زهرای اطهر سلام الله علیها فرستاد، موقعی که آمدند، دیدند آن بانوی معظّمه بر سر سجّاده‌ی عبادت نشسته و مشغول تسبیح و تمجید پروردگار است و نور قرمزی از صورت وی می‌درخشد، پس از این جریان درک می‌کردند آن نوری که دیده بودند از نور صورت آن بانوی مکرّمه بوده است، آن نور همچنان در صورت ایشان بود تا هنگامی که امام حسین علیه السلام متولّد شد، آن نور همچنان در صورت ما امامان، هر کدام پس از دیگری تا روز قیامت خواهد بود.
بیان: «ترتَّبَت» یعنی در محرابش ثابت و مستقرّ شد، همان طور که در لغت نیز به همین معنا آمده‌ست.
و یا اینکه معنی اصطلاحی آن را در نظر بگیریم که به معنای «تَهَیَّأت» می‌باشد، که قرار دادن هر چیز در (رتبه) و مرتبه‌ی خود را گویند و احتمال هم دارد به معنی «تَزَیَّنَت» باشد، یعنی مزیّن کرد.

 

[روایت شماره] (03)

[عیون أخبارالرّضا علیه السلام ] بِالْإِسْنَادِ إِلَی دَارِمٍ قَالَ:
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام قَالا: سَمِعْنَا الْمَأْمُونَ یُحَدِّثُ عَنِ الرَّشِیدِ، عَنِ الْمَهْدِیِّ، عَنِ الْمَنْصُورِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ،
قَالَ:
قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ لِمُعوِیَةَ: أتَدْرِی لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ؟
قَالَ:
لا،
قَالَ:
لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِیَ وَ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم یَقُولُهُ.
شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرّضا علیه السلام (5) با چند واسطه نقل می‌کند:
که ابن عبّاس به معاویه گفت:
آیا می‌دانی که فاطمه سلام الله علیها برای چه فاطمه نامیده شد؟
گفت:
نه، گفت:
برای اینکه او و شیعیانش از آتش جهنّم آزادند، من این موضوع را از پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم شنیدم.

 

[روایت شماره] (04)

[عیون أخبارالرّضا علیه السلام ] بِالْأَسَانِیدِ الثَلاثَةِ عن الرّضا علیه السلام ، عَنْ آبَائِهِ: قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:
إِنِّی سَمَّیْتُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّارِ.
[صحیفة الرّضا علیه السلام ] عن الرّضا، عن آبائه: مثلُه.
نیز در کتاب پیشین (6) از حضرت رضا علیه السلام از پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم نقل می‌کند که فرمود:
من این دخترم را بدین لحاظ فاطمه نامیدم که خدای سبحان وی و دوستانش را از آتش جهنّم نجات داده‌ست.
در کتاب صحیفة الرّضا علیه السلام صفحه‌ی 45 مانند این حدیث آورده شده‌ست.

 

[روایت شماره] (05)

[علل الشّرائع ] أَبِی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَعْقِلٍ الْقِرْمِیسِینِیِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَزِیدَ الْجَزَرِیِّ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِیِّ، عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْر، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ:
قُلْتُ: لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْراءً فَقَالَ:
لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غُشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَی حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی.
مصباح الأنوار: عن أبی جعفر علیه السلام مثلُه.
بیانٌ: قالَ الفیروزآبادی: قِرْمِیسین بالکسر بلدٌ قُرْبٌ الدینور معَّرب کرمانشاهان.
شیخ صدوق در کتاب علل الشّرایع (7) با چند واسطه از جابر نقل می‌کند که گفت:
به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گفتم:
برای چه فاطمه‌ی زهراء سلام الله علیها، زهراء نامیده شد؟
فرمود:
برای اینکه خدای حکیم آن بانو را از نور با عظمت خود آفرید، وقتی که درخشید آسمان‌ها و زمین به نور او روشن شدند، چشم‌های ملائکه خیره شد، ملائکه خدای را سجده نمودند و گفتند:
پروردگار ما! این چه نوریست؟! خدا فرمود:
این نور از نور من است که در آسمان ساکنش کرده و آن را از عظمت خویش آفریدم، آن را از صلب یکی از پیامبرانم خارج می‌نمایم، او را بر تمام انبیاء برتری داده‌ام، از این نور امامانی به وجود می‌آورم که برای امر و دین من قیام می‌کنند و به راه راست هدایت خواهند شد و این پیشوایان را جانشینان خود روی زمین قرار می‌دهم هنگامی که وحی من قطع شود.
در مصباح الانوار از حضرت امام محمّد باقر علیه السلام مثل این حدیث نقل شده‌ست.
بیان: فیروزآبادی می‌گوید «قِرمیسین» نام روستایی در نزدیکی دینور و دینور عربی شده‌ی شهر کرمانشاهان است.

پی نوشت: 

(۱) - امالی شیخ صدوق ص 592 ح 18.
(۲) - علل الشّرایع 1 / 178 ح 3.
(۳) - خصال 2 / 414 ح 3.
(۴) - علل الشّرایع 1 / 180 ح 2.
(۵) - عیون اخبارالرّضا علیه السلام 2 / 72 ح 336.
(۶) - عیون اخبارالرّضا علیه السلام 2 / 46 ح 174.
(۷) - علل الشّرایع 1 / 179 ح 1.

Review Count : 0 Review

0/700
Change the CAPTCHA code