( 4.0 75 )

ریاحین ـ (سروده حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام)

ای دخت گرامی پيمبر * ای سرّ رسول در تو مضمر
در بيت شريف وحی، خاتون * بر چرخ رفيع مَجد اختر
ای شبه نبی به خلق و اوصاف * ای نور مجسّم مصوّر
ای خادم خانه‌ تو حوّا * و ای حاجب درگه تو هاجر
در طورِ لقا يگانه بانو * در مُلك وجود زيب و زيور
با شير خدا علیّ عالي * هم‌ سنگر و هم پيام و همسر
مانند تو زن جهان‌ ‌نديده‌‌است * غمخوار و نگاهبانِ شوهر
اي عين كمال و جان بينش * ای ‌شخص‌ شخيص عصمت ‌و فرّ
بر رفعت قدر تو گواه است * بيت و حجر و مقام و مشعر
ای سيّده زنان عالم *ای بضعه حضرت پيمبر
تو اصلی و ديگران همه فرع * تو جانی‌ وديگران چو پيكر
در مُلك وَلا وليّة الله* بر نخلِ وجود احمدی بَر
قرآن به فضيلت تو نازل* برهان تو محكم و مقرّر
روی تو جمال كبريايي* كوی تو رواق قُرب داور
از جوی تو شبنمی است زمزم* و از بحر تو شعبه‌ای ‌است ‌كوثر
زآن خطبه آتشين كه پيچيد * در ارض و سما بسان ‌تندر
محكوم شد آن نظام و گرديد* حق روشن و غالب و مظفّر
من عاجزم از بيان وصفت * تو بحری و من ز قطره كمتر
ای امّ محامد و معالی * ای از تو مشام جان معطّر
با اين ‌همه عزّ و رفعت شأن* با آن همه فخر بی حد و مرّ
از ظلم منافقين امّت* شد قلب منير تو مكدّر
آن را كه نمود حقّ مقدّم* كردند معاندان مؤخّر
بردند فدك ‌به ‌غصب و بسـتند * بر باب تو گفته ‌‌ای مزوّر
افسوس شكست دشمن ‌دين‌ * پهلوی تو را به ضربت در
بازوی تو را به تازيانه * زد قنفذ ملحد سـتمگر
از سيلی و شرح آن نگويم* كافتد به دل از بيانش آذر
در ماتم محسن شهيدت * ماييم به سوگ و ناله اندر
بر لطفی صافی از سر لطف* بنگر كه بُوَد پريش و مضطر
بس فخر از آن كند ‌كه دارد * بر سر ز سـتايش تو افسر

Review Count : 0 Review

0/700
Change the CAPTCHA code