( 0. امتیاز از 0 )

ریاحین ـ ویژگی‌ها و فضائل حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در منابع شیعه

مقام شفاعت

در روایتی نقل شده است که حضرت خدیجه علیها السلام در کنار پنج تن آل عبا، در آخرت محبان و شیعیان را شفاعت می‌کند

روایت چنین است:

علی بن محمد بن علی بن سعد الأشعری‏ عن حمدان بن یحیى‏  عن بشر بن حبیب، عن أبی عبد الله ع‏ أنه سئل عن قول الله عز و جل‏ و بینهما حجاب و على الأعراف رجال‏  قال: «سور بین الجنة و النار، قائم علیه محمد  صلی الله علیه وآله و علی و الحسن و الحسین و فاطمة و خدیجة ع فینادون: أین محبونا أین شیعتنا، فیقبلون إلیهم فیعرفونهم بأسمائهم و أسماء آبائهم، و ذلک قوله تعالى‏ یعرفون کلا بسیماهم‏  فیأخذون بأیدیهم (فیجوزون بهم) الصراط و یدخلونهم الجنة»

بشر بن حبیب می گوید از امام صادق علیه السلام راجع به تفسیر آیه « ‏ بین آن دو پرده‏ای است و در اعراف مردانی هستند» ، سوال شد، امام فرمود دیواری بین بهشت و جهنم است، پیامبر صلی الله علیه وآله، على، حسن، حسین، فاطمه و خدیجه  علیهم السلام بر روی آن ایستاده‌اند  فریاد می‌زنند کجایند محبین ما کجایند شیعیان ما؟. دوستان و شیعیان را به خدمت آن بزرگواران  مى‏آورند که آنها را به نام و نام پدرهاشان می‌شناسند این است تفسیر آیه‏ یعرفون کلا بسیماهم‏ دست آنها را می‌گیرند و از پل صراط عبور می دهند و وارد بهشت می‌نمایند.

حلى، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر ،ص174 مؤسسة النشر الإسلامی - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1421 ق؛ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏24 ؛ ص255، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

در این روایت حضرت خدیجه در کنار معصومین علیهم السلام محبین و شیعیان را شفاعت می‌کند.

 

بهشت مشتاق حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

در روایتی نقل شده است که بهشت مشتاق چهار زن می‌باشد که یکی از آنها حضرت خدیجه علیها السلام است؛ علامه مجلسی روایت را چنین نقل می‌کند:

و من کتاب مولد فاطمة لابن بابویه روی أن النبی ص قال: اشتاقت‏ الجنة إلى‏ أربع‏ من النساء مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم زوجة فرعون و هی زوجة النبی ص فی الجنة و خدیجة بنت خویلد زوجة النبی ص فی الدنیا و الآخرة و فاطمة بنت محمد ص.

در کتاب «مولد فاطمه» نوشته ابن بابویه روایت شده که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: بهشت مشتاق چهار زن مى‏باشد: مریم دختر عِمران، آسیه زن فرعون که در بهشت همسر پیامبر (صلی الله علیه وآله) است و خدیجه (سلام الله علیها) که همسر حضرت در دنیا و آخرت می‌باشد و حضرت فاطمة (سلام الله علیها).

.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى،  بحار الأنوار (ط - بیروت) ، ج‏43 ، ص53 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

در روایت دیگری نقل شده است که حضرت خدیجه علیها السلام در بهشت دارای خیمه مخصوصی می‌باشد:

حدثنا أحمد بن محمد عن جعفر بن محمد بن مالک الکوفی عن محمد بن عمار عن أبی بصیر قال: کنت عند أبی عبد الله ع فرکض برجله الأرض فإذا بحر فیه سفن من فضة فرکب و رکبت معه حتى انتهى إلى موضع فیه خیام من فضة فدخلها ثم خرج فقال رأیت الخیمة التی دخلتها أولا فقلت نعم قال تلک خیمة رسول الله ص و الأخرى‏ خیمة أمیر المؤمنین ع و الثالث خیمة فاطمة و الرابعة خیمة خدیجة و الخامسة خیمة الحسن و السادسة خیمة الحسین و السابعة خیمة علی بن الحسین و الثامنة خیمة أبی و التاسعة خیمتی و لیس أحد منا یموت إلا و له خیمة یسکن فیها.

ابو بصیر می‌گوید: خدمت امام صادق ( علیه السلام) بودم که با پاى خود به زمین زد، دریائى پیدا شد که در آن کشتیهائى از نقره بود من و حضرت سوار یک کشتى شدیم تا رسیدیم به محلى که خیمه‏هائى از نقره برپا بود حضرت داخل آنها شد و خارج شد به من فرمود دیدى خیمه اولى که داخل شدم. گفتم آرى فرمود آن خیمه پیامبر (صلی الله علیه وآله) است دیگری خیمه امیر المؤمنین ( علیه السلام) سومى خیمه فاطمه (سلام الله علیها) چهارم خیمه خدیجه (سلام الله علیها)  پنجم خیمه امام حسن (علیه السلام)  ششم خیمه حضرت حسین ( علیه السلام) هفتم خیمه على بن  الحسین ( علیه السلام) هشتم خیمه پدرم و نهم خیمه من هر یک از ما  از دنیا برود در یکى از این خیمه‏ها ساکن مى‏شود.

صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ؛ ج‏1 ؛ ص405 مکتبة آیة الله المرعشی النجفی - ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق.

مباهات هر روز خداوند به وجود حضرت خدیجه (س)

در روایتی نقل شده است که خداوند هر روز به وجود حضرت خدیجه علیها السلام مباهات می‌کرد:

و روی‏ أنها ولدت خمس سنین قبل ظهور الرسالة  و نزول الوحی و قیل بینا النبی ص جالس بالأبطح و معه عمار بن یاسر و المنذر بن الضحضاح و أبو بکر و عمر و علی بن أبی طالب و العباس بن عبد المطلب و حمزة بن عبد المطلب إذ هبط علیه جبرئیل ع فی صورته العظمى قد نشر أجنحته حتى أخذت من المشرق إلى المغرب فناداه یا محمد العلی الأعلى یقرأ علیک السلام و هو یأمرک أن تعتزل عن خدیجة أربعین صباحا فشق ذلک على النبی ص و کان لها محبا و بها وامقا  قال فأقام النبی صلى الله علیه و آله أربعین یوما یصوم النهار و یقوم اللیل حتى إذا کان فی آخر أیامه تلک بعث إلى خدیجة بعمار بن یاسر و قال قل لها یا خدیجة لا تظنی أن انقطاعی عنک [هجرة] و لا قلى‏  و لکن ربی عز و جل أمرنی بذلک لتنفذ [لینفذ] أمره فلا تظنی یا خدیجة إلا خیرا فإن الله عز و جل لیباهی‏ بک‏ کرام‏ ملائکته‏ کل یوم مرارا فإذا جنک اللیل فأجیفی‏  الباب و خذی مضجعک من فراشک فإنی فی منزل فاطمة بنت أسد فجعلت خدیجة تحزن فی‏کل یوم مرارا لفقد رسول الله ص فلما کان فی کمال الأربعین هبط جبرئیل ع فقال یا محمد العلی الأعلى یقرئک السلام و هو یأمرک أن تتأهب لتحیته و تحفته قال النبی ص یا جبرئیل و ما تحفة رب العالمین و ما تحیته قال لا علم لی قال فبینا النبی ص کذلک إذ هبط میکائیل و معه طبق مغطى بمندیل سندس أو قال إستبرق فوضعه بین یدی النبی ص و أقبل جبرئیل ع و قال یا محمد یأمرک ربک أن تجعل اللیلة إفطارک على هذا الطعام فقال علی بن أبی طالب ع کان النبی ص إذا أراد أن یفطر أمرنی أن أفتح الباب لمن یرد إلى الإفطار فلما کان فی تلک اللیلة أقعدنی النبی ص على باب المنزل و قال یا ابن أبی طالب إنه طعام محرم إلا علی قال علی ع فجلست على الباب و خلا النبی ص بالطعام و کشف الطبق فإذا عذق‏  من رطب و عنقود من عنب فأکل النبی ص منه شبعا و شرب من الماء ریا و مد یده للغسل فأفاض الماء علیه جبرئیل و غسل یده میکائیل و تمندله إسرافیل و ارتفع فاضل الطعام مع الإناء إلى السماء ثم قام النبی ص لیصلی فأقبل علیه جبرئیل و قال الصلاة محرمة علیک فی وقتک حتى تأتی إلى منزل خدیجة فتواقعها فإن الله عز و جل آلى‏ على نفسه أن یخلق من صلبک فی هذه اللیلة ذریة طیبة فوثب رسول الله ص إلى منزل خدیجة قالت خدیجة رضوان الله علیها و کنت قد ألفت الوحدة فکان إذا جنتنی اللیل غطیت رأسی و أسجفت‏  ستری و غلقت بابی و صلیت وردی و أطفأت مصباحی و أویت إلى فراشی فلما کان فی تلک اللیلة لم أکن بالنائمة و لا بالمنتبهة إذ جاء النبی صلى الله علیه و آله فقرع الباب فنادیت من هذا الذی یقرع حلقة لا یقرعها إلا محمد ص قالت خدیجة فنادى النبی ص بعذوبة کلامه و حلاوة منطقه افتحی یا خدیجة فإنی محمد قالت خدیجة فقمت فرحة مستبشرة بالنبی ص و فتحت الباب و دخل‏ النبی المنزل و کان ص إذا دخل المنزل دعا بالإناء فتطهر للصلاة ثم یقوم فیصلی رکعتین یوجز فیهما ثم یأوی إلى فراشه فلما کان فی تلک اللیلة لم یدع بالإناء و لم یتأهب بالصلاة «1» غیر أنه أخذ بعضدی و أقعدنی على فراشه و داعبنی و مازحنی و کان بینی و بینه ما یکون بین المرأة و بعلها فلا و الذی سمک السماء و أنبع الماء ما تباعد عنی النبی ص حتى حسست بثقل فاطمة فی بطنی.

روایت شده که حضرت فاطمه سلام الله علیها پنج سال قبل از بعثت متولد شد. و گفته شده که روزى رسول خدا در [منطقه] ابطح نشسته بود و همراه او عمار بن یاسر، منذر بن‏ ضحضاح، ابو بکر، عمر، على بن ابى طالب، عباس بن عبد المطلب، و حمزة بن عبد المطلب نشسته بودند که جبرئیل در صورت عظماى خود فرود آمده و بالهاى خود را در طرفین مشرق و مغرب خود پهن نموده و گفت: اى محمد! خداوند بلند مرتبه تو را سلام مى‏رساند و امر مى‏کند که چهل روز از خدیجه دورى نمایى. و این کار براى پیامبر بسیار دشوار بود زیرا خدیجه را بسیار دوست مى‏داشت و به وى دلبستگى فراوان داشت. پیامبر برخاست و چهل روز را روزه گرفته، چهل شب را به بیدارى و عبادت خداوند متعال گذرانید، در روزهاى آخرین عمار بن یاسر را به سوى خدیجه فرستاد و به وى پیغام داد: اى خدیجه! خیال نکنى که دلیل دورى من از تو به سبب غضبى است که نسبت به تو دارم بلکه خداوند متعال این دورى را امر فرموده و من براى امتثال فرمان او چنین مى‏کنم و تو جز خیر، در این مورد هیچ اندیشه دیگرى نداشته باش که خداوند متعال در هر روز چند بار به سبب تو بر ملائکه مباهات مى‏ورزد. هنگام شب پشت درب را محکم کن و به آسودگى بخواب، و بدان که من در این ایام در منزل مادرم فاطمه بنت اسد- مادر على بن ابى طالب، یعنى در منزل عمویم- هستم. خدیجه در دوران این دورى در هر روزى چند بار محزون و اندیشناک مى‏شد.

پس از اتمام چهل روز جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و فرمود: اى محمد! خداوند بر تو درود مى‏فرستد و تو را امر مى‏کند تا از تحفه و هدیه او بهره‏مند گردى. پیامبر فرمود: تحفه پروردگار عالمیان چیست؟ و مژده او کدام است؟ جبرئیل گفت: نمى‏دانم. در این حال میکائیل فرود آمد و همراه او طبقى بود که با پارچه‏اى پشمى پوشیده شده بود، و آن را در مقابل پیامبر گذارد، و جبرئیل نزدیک آمده و گفت: اى محمد! خداوند فرمان مى‏دهد که امروز را با این طعام افطار کنى. على بن ابى طالب گوید: هنگامى که پیامبر اراده افطار مى‏نمود به من امر مى‏کرد که درب خانه را باز کنم تا هر که مایل است داخل شود و از آن طعام استفاده نماید، ولى در این شب پیامبر مرا بر درب خانه قرار داد و فرمود: این طعام خاص، براى غیر من حرام است. سپس پارچه را از روى طبق برداشت و در زیر آن خوشه‏اى از خرما و خوشه‏اى از انگور بود، رسول اکرم به اندازه کافى از آنها خورد و آب کاملى نیز نوشید و جبرئیل بر دستان او آب‏ ریخته، و میکائیل دستانش را با آن آب شست و اسرافیل آنها را خشک نمود، و باقى طعام و ظرف آب را به آسمان بازگردانیدند، پس از آن پیامبر برخاست تا نماز بگزارد که جبرئیل جلو آمد و گفت: نماز در این وقت براى تو حرام است تا آنکه به منزل خدیجه بروى و او را دیدار کنى و با وى همبستر شوى، که خداوند اراده کرده از صلب تو در این شب ذریه‏اى طیبه متولد نماید. رسول خدا شتابان به سوى منزل خدیجه به راه افتاد.

خدیجه گوید: من به تنهایى عادت کرده بودم، لذا وقتى شب مى‏شد سرم را مى‏پوشانیدم و پرده را مى‏انداختم، و درب را مى‏بستم و پشت آن را مى‏انداختم، و خداى را عبادت مى‏کردم- به نماز یا قرائت قرآن- و چراغ را خاموش مى‏نمودم و مى‏خوابیدم، در آن شب به خصوص، هنوز نخوابیده بودم که پیامبر آمده و در را به صدا در آورد، من پرسیدم: کیست که در خانه مرا مى‏زند در حالى که کسى غیر از محمد این درب را به صدا در نیاورده است؟ و صداى متین پیامبر را از آن سوى در شنیدم که گفت: اى خدیجه! در را باز کن که من محمد هستم. من در حالى که خوشحال بودم برخاسته و در را باز کردم، پیامبر داخل منزل شده ظرف آب را طلبید تا وضو بسازد و نماز بگزارد. پس از آن دو رکعت نماز خفیف به جاى آورد، سپس به سوى بستر رفت. وى در این شب نماز زیادى به جاى نیاورد بلکه دست مرا گرفته و بر بسترش نشانید، و میان ما آنچه که میان همسران واقع مى‏شود واقع گردید، و الله که در همان شب ثقل و سنگینى فاطمه را در بطن خود احساس کردم.

و در همین کتاب از مفضل بن عمر روایت شده که گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که ولادت حضرت فاطمه چگونه بوده است، فرمود: ...

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏16 ؛ ص78، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

حضرت خدیجه (سلام الله علیها) از مقربین و سابقین

علامه مجلسی روایتی را چنین نقل می‌کند:

... عن جابر بن عبد الله رضی الله عنه عن النبی ص قال: قوله تعالى‏ و مزاجه من تسنیم‏ قال هو أشرف شراب فی الجنة یشربه محمد و آل محمد و هم المقربون‏ السابقون‏ رسول الله ص و علی بن أبی طالب و الأئمة و فاطمة و خدیجة صلوات الله علیهم و ذریتهم الذین اتبعتهم بإیمان لیتسنم علیهم من أعالی دورهم.

جابر بن عبد الله از پیامبر صلى الله علیه و آله درباره آیه: «و مزاجه من تسنیم‏» نقل کرده است که حضرت  فرمودند: عالیترین آشامیدنى است که در بهشت وجود دارد که محمد و آل محمد صلى الله علیه و آله از آن می‌نوشند، مصداق مقربین و سابقون از رسول الله (صلی الله علیه وآله) و على بن ابى طالب، فاطمه، خدیجه علیهم السلام  و فرزندان آنها هستند که از نظر ایمان پیروشان بوده‏اند این نهر از بالای قصر بهشتى آنها فرو می‌ریزد.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ج‏8  ص150،دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

 

سلام خاص الهی بر حضرت  خدیجه (سلام الله علیها)

در تفسیر عیاشی نقل شده است:
عن زرارة و حمران و محمد بن مسلم عن أبی جعفر ع قال حدث أبو سعید الخدری أن رسول الله ص قال: إن جبرئیل ع قال لی لیلة أسری بی حین رجعت و قلت یا جبرئیل هل لک من حاجة قال حاجتی أن تقرأ على خدیجة من الله و منی السلام و حدثنا عند ذلک أنها قالت حین لقاها نبی الله صلى الله علیه و آله فقال لها الذی قال جبرئیل فقالت إن‏ الله‏ هو السلام‏ و منه السلام و إلیه السلام و على جبرئیل السلام‏

رسول خدا ( صلی الله علیه وآله) فرمود: وقتی که در شب معراج ، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: « حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه برسانی» پیامبر صلی الله علیه وآله وقتی که به زمین رسید ، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. حضرت خدیجه فرمود: همانا خدا سلام است، و از او است سلام، و سلام به سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد.

عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی ؛ ج‏2 ؛ ص279  المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق.

.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏16 ؛ ص7 دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر