( 4.6 امتیاز از 1387 )

ریاحین ـ نویسنده: مرحوم داود الهامی

اگر چه خود مولای متقیان و فرزندان زهرا و خواص اصحاب و خویشان، محل دفن حضرت فاطمه علیها السلام را می‌دانستند، ولی سفارشهای اکید فاطمه در مورد اختفاء قبر طوری جدی بود که هیچ یک از آنان حاضر نشدند آن را معرفی کنند و حتی کاری نکردند که از آثار و قرائن موضع قبر شناخته شود. ائمه اطهار علیهم السلام مسلماً از موضع قبر آن حضرت مطلع بودند ولی اجازه نداشتند که این سرّ الهی را آشکار سازند تا مدفن او همواره نامعلوم بماند، تا آنچه را که او می‌خواست، معلوم بماند و او می­خواست که قبرش را نشناسند، هیچ کس، تا همیشه، همه کس بپرسند چرا؟

ولی در عین حال اهل تحقیق از آن صرفنظر نکرده و همواره مورد بحث و گفتگو قرار داده‌اند و به وسیله بعضی از امارات و قرائن، بعضی از نقاط را به عنوان محل دفن زهرای مرضیه علیها السلام معرفی نموده اند.

1- ابن شهراشوب از شیخ طوسی نقل کرده است که فاطمه زهرا علیها السلام در اتاق خود دفن شده[1].

خود شیخ در رساله ای دربارۀ زیارت حضرت زهرا نوشته است:

«آن حضرت را در روضۀ پیامبر(ص)زیارت می‌کنی زیرا همانجا محل دفن حضرت زهرا است».

سپس شیخ طوسی به اختلاف علمای شیعه در این باره اشاره کرده و گفته است:
«علمای ما در محل دفن فاطمه زهرا علیها السلام اختلاف کرده اند: بعضی از آنها گفته اند: در قبرستان بقیع دفن شده و بعضی گفته‌اند در روضۀ پیامبر و برخی دیگر گفته‌اند در خانۀ خود مدفون است و چون بنی امیه مسجد را توسعه دادند، قبر آن حضرت در مسجد قرار گرفت».

با وجود این، شیخ طوسی می‌گوید: «به نظر من بهتر است آن حضرت را در دو محل (مسجد پیامبر و قبرستان بقیع) زیارت کرد»[2].

2- ابن شهراشوب از دیگری نقل کرده که روضۀ پیامبر(ص)محل دفن او است به استناد روایتی از پیامبر که فرمود:

«بَینَ قَبری وَ مِنبَری رَوضَةٌ مِن رِیاضِ الجَنّة».

«میان قبر من و منبر من باغی از باغهای بهشت است»[3].

این قول را روایت ابن ابی عُمیر از امام صادق(ع) تأیید می­کند که فرمود:

«قال رسول الله(ص): ما بین قبری و منبری روضةٌ من ریاض الجنّة و منبری علی ترعة[4] من ترع الجنّة، لأنّ قبر فاطمة بین قبره و منبره، قبرها روضة من ریاض الجنّة وإلیه ترعة من ترع الجنّة»[5].

رسول خدا(ص) فرمود: «میان قبر من و منبر من باغی از باغهای بهشت است و منبر من بر دری است از درهای بهشت».

زیرا قبر فاطمه علیها السلام بین قبر رسول خدا و منبر آن حضرت است. و این قول مورد تأیید مرحوم صدوق نیز می‌باشد.

3-احمد بن محمد بن ابی بصیر می‌گوید: از امام رضا(ع) از محل دفن فاطمۀ زهرا علیها السلام پرسیدم، فرمود:

«دُفِنت فی بیتها فلمّا زادت بنواُمیّة فی المسجد صارت فی المسجد»[6].

«در خانۀ خود دفن است و هنگامی که بنی امیه مسجد را بزرگ کردند، در صحن مسجد قرار گرفت».

در روایت دیگر نیز بزنطی از امام رضا(ع) سئوال می‌کند که فاطمه دختر رسول خدا(ص)در کجا دفن شده، فرمود: «دفنت فی بیتها»[7].

شیخ محبّ الدین نجّار در کتاب خود موسوم به «الدرّة الثمینّة فی أخبار المدینة» از عبدالله بن جعفر روایت می‌کند که قبر فاطمه علیها السلام در حجرۀ خودش بود که عمر بن عبدالعزیز آن حجره را در صحن مسجد انداخت. پس قبر فاطمه علیها السلام در مسجد پیامبر است. [8] و مولف کتاب «شفاءالغرام»نیز همین قول را انتخاب کرده است. [9]

4- بخاری در صحیح خود مالک[10] در موطا[11] ابونعیم اصفهانی در حلیة الأولیاء[12] ترمذی در سنن[13] و احمد بن حنبل در مسند[14] محل دفن حضرت زهرا علیها السلام را به استناد روایت پیامبر(ص)که فرمود: «ما بین بیتی و منبری روضة من ریاض الجنّة» ما بین خانۀ پیامبر و منبر او سراغ داده اند.

5-ابن سعد در طبقات به سند خود از محمد بن عمر نقل کرده که گفت: از عبد الرحمن بن الموالی از قبر زهرا پرسیدم، گفت: مردم می‌گویند: قبر فاطمه علیها السلام در کنار مسجدی است در بقیع که در آن بر جنازه‌های مردم نماز می‌خوانند. سپس گفت: به خدا آن نیست مگر مسجد رقیه، ولی فاطمه دفن نشده مگر در گوشۀ خانه عقیل. و فاصلۀ قبر از راه هفت زراع است و عبد الله بن جعفر گفته است کسی در این باره شکی ندارد[15].

6-مسعودی آنجا که از محل دفن امام صادق(ع) سخن به میان آورده، گفته است که: آن حضرت در جوار قبر پدرش و جدش در بقیع دفن شده روی قبر آنها سنگ مرمری است که در آن نوشته شده است که: «بسم الله الرّحمن الرّحیم. الحمدلله مُبید الاُمم و مُحیی الزّمم هذا قبر فاطمة بنت رسول الله(ص)سیدة نساءالعالمین وقبر الحسن بن علی بن ابی طالب و علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب و محمد بن علی وجعفر بن محمد(ص)[16].

بدین ترتیب مسعودی محل دفن فاطمه زهرا علیها السلام دختر رسول خدا(ص)را در بقیع می‌داند.

7-سمهودی می‌گوید: ابن جماعة در محل دفن فاطمه دو قول دیگر نقل کرده است:

1-در صندوقی است که جلو مصلای امام در روضۀ شریفه نصب شده است.

2-در آن مسجد که در بقیع به آن حضرت منسوب است، مدفون گردیده است. بدین جهت غزالی دربارۀ کیفیت زیارت بقیع گفته است: مستحب است هر روز بعد از زیارت رسول خدا(ص)به قبرستان بقیع رفت و سپس از قبوری که در آنجا باید زیارت شود نام برده و بعد از ذکر قبر امام حسن گفته است بعد از زیارت، در مسجد فاطمه در بقیع نماز گزارده می‌شود[17].

8-ابن عبدالبرّ بعد از ذکر وفات امام حسن مجتبی(ع) گفته است آن حضرت در قبرستان بقیع در کنار قبر مادرش زهرا دفن شده است و قبر مادرش جنب قبر عباس در بقیع بود. و ابوالعباس هر وقت کنار قبر پدرش برای زیارت می‌رفت، اول به فاطمه علیها السلام سلام می‌کرد بعد پدرش را زیارت می‌نمود[18].

9- صاحب عمدة الأخبار گفته است: قبر فاطمه دختر رسول خدا(ص)در داخل مقبره عباس _ عموی پیغمبر _ و در کنار قبر او و قبر پسرش امام  حسن مجتبی(ع) است امام حسن(ع) هنگامی که نزدیکی رحلت خود را احساس کرد، فرمود: اگر از دفن جنازة من در روضة پیامبر مانع شدند، در کنار قبر مادرم فاطمه دفن کنید[19] «ادفنونی جنبَ اُمّی فاطمة و ذلک بعد أن منع مِن عنده جدّه(ص)» و بعد از نقل دیگری که گفته شده قبر فاطمه در اتاق خویش است و قول او را ترجیح داده است.

البته در اینجا معلوم نیست منظورش فاطمه دختر رسول خدا و یا فاطمه بنت اسد مادر امیرمؤمنان است زیرا هر دو مادر او بودند ودر روایتی نقل  شده است که: «دُفنت عند فاطمة بنت اسد أمّ أمیر المؤمنین(ع)».

10- محبّ الدین طبری از یک برادر دینی خبر داده است که ابوالعباس موسی هر موقع می‌خواست بقیع را زیارت کند، در مقابل مرقد عباس می‌ایستاد و به فاطمه زهرا علیها السلام سلام می‌داد[20].

11-علامۀ شیخ سراج الدین مؤلف «تاریخ الإسلام و الرجال »می گوید: گفته شده قبر فاطمه دختر پیامبر در بقیع در آن مسجدی است که به خود او منسوب است و آن به «بیت الأحزان»معروف است باز گفته شده قبر آن بانو در اتاق خود می‌باشد. [21]

12-شیخ کلینی از احمد بن محمد بن ابی بصیر روایت کرده از حضرت رضا راجع به قبر فاطمۀ زهرا علیها السلام پرسیدم فرمود: «دُفنت فی بیتها فلمّا زادت بنوامیّه فی المسجد صارت فی المسجد»[22]. در خانۀ خود به خاک سپرده شد، سپس چون بنی امیه مسجد را توسعه دادند، جزءمسجد شد.

13-شیخ صدوق می‌گوید: روایات در محل قبر فاطمه مختلف است. برخی روایت کرده‌اند آن حضرت در بقیع دفن شده و برخی روایت کرده‌اند بین قبر رسول خدا و منبر او دفن شده و این که پیامبر(ص) فرموده:

«بین قبر من و منبر من باغی از باغهای بهشت است».

بر این اساس که قبر فاطمه علیها السلام بین قبر رسول خدا و منبر او است.

برخی دیگر روایت کرده­اند آن حضرت در اتاق خود دفن شده است و زنانی که بنی امیه مسجد را توسعه دادند، قبر آن حضرت در مسجد واقع شد واین قول نزد من صحیح است[23]. و نظیر این کلام از شیخ مفید و شیخ طوسی نیز نقل شده است[24].

14-علامه مجلسی دربارۀ محل دفن حضرت زهرا علیها السلام چندین قول ذکر کرده است: یکجا از محمد بن همام نقل کرده که گفت: علی(ع) فاطمه را در روضۀ پیامبر مدفون ساخت ولی آثار آن را به کلی از بین برد. از فضّه کنیز حضرت زهرا روایت کرده که در روضۀ رسول خدا(ص) بر جنازۀ فاطمه علیها السلام نماز خواندند و همانجا به خاک سپرده شد. از ابن بابویه نقل کرده که فرمود: نزد من به صحت رسیده که فاطمه را در خانه‌اش دفن کردند بعد از آن که بنی امیه مسجد را توسعه دادند قبر فاطمه در مسجد واقع شد.

بازهم از محمد بن ابی نصر نقل کرده که گفت: از حضرت امام رضا(ع) پرسیدم قبر فاطمه کجاست؟فرمود: در خانه خودش مدفون شده ولی بعداً که مسجد توسعه یافت، جزءمسجد شد.

سپس مرحوم مجلسی می­گوید: از آنچه مورخان و ارباب سِیَر نقل کرده اند، ظاهر و مشهور این است که فاطمه زهرا علیها السلام دختر رسول خدا(ص)در قبرستان بقیع دفن شده است[25].

ولی در کجای بقیع دفن شده معلوم نیست. ولیکن خود مجلسی اصح اقوال را روایت محل قبر در مسجد پیامبر می­داند و این منافات ندارد با این که علی(ع) صورت قبور هفتگانه یا چهل­گانه در بقیع ترتیب داده تا اغیار ندانند فاطمه کجا مدفون است[26].

مجلسی از بعضی کتب مناقب قدیمه راجع به دفن زهرا در قبرستان بقیع مطلبی نقل کرده که بعضیها پنداشته‌اند همان نظر علامه درباره محل دفن حضرت زهراست. و آن چنین است:

«فلمّا جنّ اللیل غَسَلها علیٌّ(ع) و وضعها علی السریر و قال للحسن: اُدُع أبوذر، فدعاه فحملاه إلی المُصلّی، فصلّی علیها ثُمّ صلّی رکعتین و رفع یده الی السّماء فنادی: هذه بنت نبیّک فاطمة أخرجتها من الظلمات إلی النّور فأضاءت الأرض میلاً فی میل فلمّا أرادوا أن یدفنوها نودوا من بُقعة من البقیع الیَّ الیَّ فقد تربتها منّی فنظروا فاذا هی بقبر محفور، فحملوا السریر الیها فدفن»[27].

«چون  شب تاریک شد، علی(ع) بدن زهرا را غسل داد و روی تابوت نهاد و به امام حسن فرمود: ابوذر را خبر کند به کمک ابوذر جنازه را به مصلی آورد و بر او نماز خواند و سپس دو رکعت نماز گزارد و دستهای خود را به سوی آسمان بلند کرد و عرض نمود: پروردگارا اینک فاطمه دختر پیغمبر توست که از ظلمات دنیا به سوی نورانیت آخرت حمل کردم در این وقت منادی ندا داد که بقعۀ  بقیع محل دفن او است. علی(ع) جنازه را به همان محل برد چون آنجا رسید، قبری ساخته و لحدی آماده دید و نعش را در همان قبر به خاک سپرد».

این روایت تأیید قول کسانی است که می‌گویند قبر زهرا در قبرستان بقیع است.

ابن سعد از عبد الله بن حسن روایت کرده است که: مغیرة بن عبدالرحمان بن حارث بن هشام را در وسط روز گرمی دیدم که در بقیع ایستاده بود بدو گفتم: ای ابوهاشم برای چه در این وقت اینجا ایستاده­ای؟

گفت: در انتظار تو بودم. به من گفته‌اند فاطمه علیها السلام را در این خانه (خانه عقیل )که پهلوی خانۀ جحشیین است به خاک سپرده‌اند از تو می‌خواهم این خانه را بخری تا مرا در آنجا به گور بسپارند. !

گفتم: به خدا این کار را خواهم کرد!

اما فرزندان عقیل آن خانه را نفروختند. عبدالله بن جعفر گفت: هیچ کس شک نداد که قبر فاطمه در آنجاست[28].

بعضیها گفته اند: به چند دلیل قبر فاطمه زهرا علیها السلام باید در جنب قبر پیامبر(ص) در حجرۀ خود آن حضرت باشد:

اولاً: نزدیک ترین راه برای حفر و دفن و دورترین محل از انظار اغیار بوده است.

ثانیاً: صورت قبر ساختن امیرمؤمنان(ع) در بقیع دلیل قوی تری است بر این که آثار قبر در بقیع نبود، و آن حضرت بدین وسیله می‌خواست به کلی ذهن مخالفان مشغول گردد تا قبر آن حضرت مصون بماند.

ثالثاً: احادیث نبوی و تأثیر عجیبی که در زیارت بین قبر و منبر است بهترین شاهدی است که قبر حضرت زهرا در روضه و یا لااقل در حجرۀ خود نزدیک روضه می‌باشد.

رابعاً: از وصیت امام حسن مجتبی(ع) که فرموده مرا در کنار قبر مادرم دفن کنید و اگر مانع شدند در بقیع در مقابر قریش دفن نمائید، می‌توان استفاده کرد که قبر فاطمه علیها السلام در روضۀ پیامبر(ص)یا مجاور آن بوده نه در بقیع.

خامساً: عمربن عبدالعزیز قبر فاطمه را در خانه و حجرۀ خویش می­دانست و او جسد مبارک را به روضۀ منوّر پیغمبر انتقال داده است.

سادساً: موضوع دیگری که ظن انسان را قوی‌تر می‌کند این است که امیرمؤمنان پس از پوشانیدن جسد فاطمه، رو به قبر شریف پیامبر کرد و گفت: ای رسول خدا ودیعۀ خود را به تو برگردانیدم او وارد به تو و مهمان تو می‌باشد و گزارش حوادث پس از رحلت شما را او خود بیان می‌کند. این قبر یا در حجرۀ خود فاطمه جنب روضۀ پیامبر(ص)بوده یا در خود روضۀ رسول خدا(ص) می‌باشد.

پس به ظن قوی از تتبع و تحقیق در تاریخ این نتیجه حاصل شده است که قبر فاطمه زهرا علیهالسلام در فاصله میان قبر پیغمبر و منبر آن حضرت است و در این باره روایاتی هم وجود دارد از آن جمله امام رضا(ع) فرمود: جده ام در خانه خویش مدفون شد که اکنون آن خانه در مسجد افتاده و در روضه پیامبر اکرم(ص) واقع شده است.

با وجود همه این مؤیّدات هیچ کس دقیقا نمی‌داند قبر زهرا کجاست و لذا فقهای اسلام فرموده­اند کسی که می‌خواهد آن حضرت را زیارت کند در سه موضع افضل است:

1-در روضه که ما بین قبر پیامبر و منبر آن حضرت است.
2- در خانۀ خودش که الان در مسجد قرار گرفته است.
3- در قبرستان بقیع.

اگر چه بعضی از این اقوال مورد تأیید بعضی از بزرگان قرار گرفته است، ولی همۀ این مؤیّدات، حدثیات است و هیچ محققی دقیقاً نمی‌داند محل دفن زهرای اطهر کجاست و نباید هم بداند زیرا بنابراین است که مدفن او باید همواره نامعلوم بماند و این وصیت و خواستۀ خود صاحب قبر است او با این وصیت خواسته که قبرش همیشه مخفی بماند تا همیشه همگان بپرسند: چرا قبر زهرا مخفی است؟! از اینجاست که حتی فرزندان  معصومش نیز نخواسته‌اند قبر مادرشان را شناسائی کنند و اگر مخفی بودن قبر زهرا جنبه موقت داشت، مثل مخفی بودن قبر شریف امیرمؤمنان(ع) که امام صادق(ع) آن را نشان  داد[29]. و هر کدام از امامان نیز قبر شریف مادرشان را نیز نشان می‌دادند.

آری در مخفی بودن قبر فاطمه علیها السلام دختر گرامی پیامبر سرّی است و دلیل روشن بر مظلومیت او است.

یکی از هدایت یافتگان می‌گوید:
«من در طول سالهای بحث و بررسی به مدینه منوره مسافرت کردم که خود به برخی از حقایق آگاه شدم به این نتیجه رسیدم که: قبر فاطمه زهرا علیها السلام برای کسی معلوم نیست. برخی می‌گوید که در بقیع میان قبور اهل بیت است بی­آنکه مشخص باشد. این نخستین حقیقتی است به آن رسیدم و چنین می‌پندارم که آن حضرت ـ درود خدا بر او باد ـ با مخفی بودن قبرش می‌خواسته است که در طول قرنها و نسلها، مسلمانان همواره از یکدیگر بپرسند که چرا فاطمه از شوهرش خواست که شبانه دفنش کند و کسی از مخالفان بر جنازه‌اش حاضر نشود؟!!و بدینسان ممکن است هر مسلمانی با مراجعه به تاریخ، به برخی از آن حقایق شگفت انگیز دست یابد... » [30]
منبع» کتاب قبر گمشده

 

پی نوشت:
[1] ابن شهراشوب, المناقب: ج 3, ص 365.
[2] شیخ طوسی, التهذیب: ج 6, ص 9.
[3] المناقب: ج 3, ص 365 و عوالم: ج 11, ص 526.
[4] تعرعه بمعنی باب.
[5] صدوق, معانی الأخبار: ص 267.
[6] بحارالأنوار: ج 43, ص 187  - ج 100 , ص 191 و کافی: ج 1, ص 461 و الفقه: ج 1, ص 229 و معانی الأخبار: ص 68 و عیون اخبار الرضا: ج 1, ص 311 و التهذیب: ج 3, ص 255 و عمدۀ الاخبار: ص 129 و شفاء الغرام: ج 2, ص 260.
[7] قرب الاسناد: ص 161.
[8] محب الدین طبری, ذخائر العقبی: ص 54.
[9] شفاء الغرام: ج 2، ص 360.
[10] صحیح بخاری: ج 3، ص 29.
[11] الموطّأ: ج 1، ص 197.
[12] ابونعیم، حلیة الأولیاء: ج 6، ص 347.
[13] سنن ترمذی: ج5، ص 718.
[14] مسند احمد بن حنبل: ج 2، ص 401.
[15] ابن سعد، الطبقات الکبری: ج 8، ص 30.
[16] مروج الذهب: ج3، ص 297 و وفاء الوفاء: ج3، ص 905.
[17] وفاءالوفاء: ج3، ص907.
[18] الإستیعات: ج1، ص377وذخائرالعقبی: ص54 و وسیلة المال فی عدّ مناقب الآل: ص93.
[19] عمدة الأخبار: ص129واحقاق الحق: ج1، ص476.
[20] ذخائر العُقبی: ص54، وفاءالوفاء: ج3، ص907، عمدة الأخبار: ص129.
[21] تاریخ الإسلام: ص229احقاق الحق: ج10، ص476.
[22] اصول کافی: ج1، ص461.
[23] الفقیه: ج2، ص572.
[24] وسائل الشعیه: ج10، ص 288.
[25] بحارالأنوار: ج43، ص186وج100، ص193.
[26] بحارالأنوار: ج43، ص183.
[27] بحارالأنوار: ج43، ص215.
[28] طبقات: ج8، ص30.
[29] اصول کافی: ج1، ص456.
[30] تیجانی، آنگاه که هدایت شدم: ص9-288.

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر