( 4.4 امتیاز از 36 )

مرحوم محدّث قمی، اقوال محدّثان بزرگ اهل تشیّع و تسنّن درباره شهادت حضرت زهرا (س) و عاملان به شهادت رساندن حضرت را در کتاب بیت‌الاحزان{۱} ذکر کرده که خلاصه‌ای از آن چنین است:


۱. ابو محمد بن عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، از عالمان معروف اهل تسنّن در کتاب الامامْ و السیاسه می‌نویسد: ابوبکر دستور داد عدّه‌ای از اصحاب را که با او بیعت نکرده بودند، برای گرفتن بیعت حاضر کنند؛ ولی افراد ابوبکر آن‌ها را نزد امام علی (ع) یافتند. در این هنگام عمر به خانه حضرت علی (ع) رفت و فریاد زد: بیرون بیایید. وگرنه سوگند به کسی که جان عمر در دست او است، خانه را با اهل آن به آتش می‌کشم. بعضی از حاضران به عمر گفتند: حضرت فاطمه (س) در این خانه است. عمر گفت: اگر فاطمه هم در خانه باشد، باز هم آن را آتش می‌زنم.{۲}

۲. دانشمند معروف اهل تسنّن، ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد: در فتح مکّه (سال ششم هجری) شخصی به نام هبار بن أسوده، زینب دختر رسول خدا (ص) را که در محمل نشسته بود، با نیزه ترسانیده، و سبب شده بود که وی فرزندش را سقط کند. پیامبر (ص) برای خون هبار احترام قائل نشد، و او را به اعدام محکوم کرد.{۳} ابن ابی الحدید می‌گوید: من این خبر را برای استادم ابو جعفر نقیب نقل کردم. استادم فرمود: اگر رسول خدا ریختن خون هبار بن أسود را جایز بداند از آن رو که او زینب را ترسانیده و سبب سقط جنین او شده، لازمه این حکم آن است که اگر حضرت پیامبر زنده بود، ریختن خون آن کس را که حضرت فاطمه (س) را ترسانیده بود به طوری که سبب سقط فرزند حضرت شد نیز جایز می‌دانست.{۴}

 در کتاب عبقات الانوار، از کتاب الوافی بالوفیات، تألیف صلاح‌الدین صفدی که از عالمان اهل تسنّن است، در شرح زندگی نظام از استادان و عالمان بزرگ اهل تسنّن نقل می‌کند که نظام گفت: پیامبر تصریح کرد که مقام امامت از آن علی (ع) است و حضرت را به فرمان حق تعالی برای امامت معرّفی کرد؛ به طوری که همه اصحاب از آن آگاه شدند؛ ولی عمر آن را به سبب ابوبکر، کتمان کرد. وی در ادامه سخن می‌گوید: عمر در روز بیعت با ابوبکر به پهلوی حضرت فاطمه (س) ضربه زد که بر اثر آن، محسن فاطمه سقط شد/

محدّث قمی در بیت الاحزان می‌نویسد: محمد بن جریر طبری امامی به سند معتبر از ابو بصیر نقل می‌کند که امام صادق (ع) فرمود: حضرت فاطمه (س) روز سه‌شنبه، سوم جمادی‌الثانی، سال یازدهم هجری از دنیا رفت و علّت وفات حضرت، ضربت قنفذ غلام عمر بن خطاب بود که به دستور عمر با غلاف شمشیر بهحضرت ضربه زد؛ به طوری که فرزندش محسن سقط شد و همین امر، بیماری شدید حضرت را در پی داشت.{۵}

همچنین نامه عمر به معاویه که شرح این حادثه را به طور گسترده بیان می‌کند، خواندنی است. مشروح این نامه را علاّمه مجلسی، در کتاب بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۲۲، چاپ قدیم از کتاب دلائل الامامه، ج ۲ نقل کرده است/

اقوال دیگری از عالمان تسنّن و تشیّع در این زمینه نقل شده است که مجالی برای نقل آن نیست. به هر حال، از مجموع آرای ناقلان این حادثه استفاده می‌شود این واقعه دردناک که آن افراد برای حضرت زهرا (س) پیش آوردند. سرانجام سبب شهادت آن اسوه تقوا و هدایت شد/

--------------------------------------------------------------------
[۱]. بیت الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۱۲۳، دارالحکمْ، قم المقدسه، ۱۴۱۲ ه’ ق/
[۲]. الامامْ و السیاسه، ابن قتیبه الدینوری، ج ۱، ص ۳۰، اوّل، انتشارات شریف رضی/
[۳]. سیره ابن هشام، محمد بن اسحاق بن یسار المطلبی، ج ۲، ص ۴۸۲، مکتبْ محمد علی صبیح و أولاده.
[۴]. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی حدید، ج ۱۴، ص ۱۹۳، داراحیأ الکتب العربیه/
[۵]. بیت‌الاحزان، شیخ عباس قمی، ص ۱۸۹، دارالحکمه ۱۴۱۲ ه’. ق/

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر