( 4.7 امتیاز از 892 )

ریاحین ـ فيض الاسلام مي فرمايد :بيش از دوازده سال پيش به درد شكم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودي نبخشيد . براي استشفاء به اتفاق و همراهي اهل بيت و خانواده به كربلاي معلي مشرف شديم .

 

در آن جا هم سخت مبتلا گشتم . روزي دوستي از زايرين در نجف اشرف ، من و گروهي را به منزلش دعوت نموده ، با اينكه رنجور بودم ، رفتم . در بين گفت و گوهاي گوناگون ، يكي از علماء (ره ) كه در آن مجلس حضور داشت ، فرمود :
پدرم مي گفت : هر گاه حاجت و خواسته اس داري ، خداي تعالي را سه بار به نام عليا حضرت زينب كبري (س ) بخوان ، بي شك و دودلي ، خداي عزوجل خواسته است را روا مي سازد .
از اين رو من چنين كرده ، شفا و بهبودي بيماري خود را از خداي تعالي خواستم ، و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پسمان بستم كه اگر از اين بيماري بهبودي يافت ، كتاب در احوال سيده معظمه (س ) بنويسم تا همگان از آن بهره مند گردند .
حمد سپاس خداي جل و شاءنه را كه پس از زمان كوتاهي شفا يافتم . اما از بسياري اشغال و كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتاب و ترجمه و خلاصه تفسير قرآن عظيم به نذر خويش وفا ننمودم ، تا اينكه چند روز پيش يكي از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذرم وفا ننموده ، من هم از خداي عز اسمه توفيق و كمك خواسته ، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب ترجمه خاتون دوسرا سيدتنا المعصومه ، زينب الكبري - ارواحنا لتراب اقدامهاالفداه - ناميدم .
برگرفته از کتاب 200داستان از فضايل ، مصايب و كرامات حضرت زينب (ع)
تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر